پرستار کودک هستم، کاش مشکلات شغلام را میدانستم!
من پرستار کودک هستم و همه تصور میکنند؛ معدن سختترین کار دنیاست و شغل من سادهترین. بچهها در خانه چرت میزنند و من با بادبزن خودم را؛ باد البته! پرستاری کودک را انتخاب کردم؛ چون دوست داشتم کودکان را تریبت کنم اما خانوادهها شستن لباس، پخت و پز یا رفت و روب خانهشان را از من میخواهند؛ من پرستار کودک هستم؛ نه نظافتچی یا کارگر خانهدار. در ادامه با آچاره سلامت همراه باشید تا درباره باورهای غلطی که خانوادههای از شغل پرستار کودک دارند و به متخصصان این حرفهای تحمیل میکنند؛ بپردازیم.
فهرست مطالب
من پرستار کودک هستم که مراقب فرزندتان باشم
بسیاری از پرستارهای کودک از این موضوع شکایت دارند که خانوادهها به جای محول کردن امور تربیتی و سرگرمی کودک؛ همچنین مراقبت از او؛ کارهای خانه را پرستار میخواهند. برخی خانوادهها حتی لباس فرمی را برای پرستار کودک انتخاب میکنند که پرستار با لباسهای شیک یا دلخواهش در محیط خانه تردد نکند.
فرهنگ صحیح: شما به عنوان کارفرما اجازه ندارید برای پرستار وظایفی جز آنچه در قرارداد ذکرشده در نظر بگیرید. اگر برای پرستار کودک لباس فرم در نظر دارید؛ میتوانید در جلسه مصاحبه این موضوع را عنوان کنید یا نوع خاصی از پوشش را برای او مقرر کنید که در دوره همکاریاش با شما بپوشد. شما نباید بعد از انجام توافق به امور شخصی پرستار دخالت کنید.
من پرستار کودک هستم و اجازه اعتراض به بیادبی بچهها را ندارم
برخی خانوادهها تمام رفتار و کرداز زشت فرزندشان را حمایت میکنند؛ مثلا کودک روی صورت پرستار تف میکند؛ پدر و مادر هم شاهد این موضوع هستند اما به او تذکر نمیدهند.
فرهنگ صحیح: پرستار کودک، قشر ضعیف جامعه نیست؛ حتی اگر بود هم نباید به فرزندتان اجازه دهید که به بیاحترامی کند.
من پرستار کودک باسابقه هستم اما حقوقم با پرستار معمولی فرقی ندارد
برخی خانوادهها دوست دارند پرستارانی که سالها در امر مراقبت و تربیت کودکف تجربه دارند را بالای سر فرزندشان داشته باشند اما برای او حقوق ثابت وزارتکار را در نظر میگیرند. گروهی دیگر به تحصیلات و دورههای موثری که پرستار برای ارتقای مهارتهایش دیده است؛ اهمیت نمیدهند. از طرفی برخی پرستارها بلداند موسیقی یا ورزش یا هر هنر دیگری را هم به کودک تدریس کنند اما والدین برای این خدمات اضافه به پرستار پولی پرداخت نمیکنند.
فرهنگ صحیح: اگر پرستار شما سوابق خوبی دارد یا مهارتی با ارزش در دست اوست که میتواند به فرزندتان آموزش دهد؛ بهتر است هنگام مصاحبه سر عددی منطقی با هم به توافق برسید؛ نباید زحمات و لطفی که او برای تربیت و آموزش فرزندتان میگذارد را بیارزش کنید.
من پرستار کودک هستم و باید بچهای که بزرگش کردم را بگذارم و بروم
شاید باورتان نشود اما بسیاری از پرستاران کودک؛ فرزندی که بزرگ میکنند را مانند بچه خودشان دوست دارند. این خانمها تمام جوانی و انرژی خود را پای کودکانی میگذارند که با آنها نسبتی ندارند. تا اینجا میتوان این قصه پرستاری را با طعم شیرین حس کرد اما تلخیاش از جایی شروع میشود که والدین به هر دلیلی از پرستار میخواهند که از خانه آنها برود. مثلا:
- نمیتوانند حقوق پرستار را پرداخت کنند.
- مادر از ارتباط پرستار با فرزندش احساس حسادت کرده است.
- خانواده قصد نقل مکان دارند.
فرهنگ صحیح: اگر قصد دارید برای فرزندتان پرستار نیمه وقت، تمام وقت یا 24 ساعته بگیرید؛ باید از همان ابتدا برای خودتان و او مشخص کنید که برنامه شما با زندگی چیست؛ اگر در کل روز بالای سر فرزندتان نیستید اما نمیخواهید هم به کسی جز شما وابسته شود؛ باید حدودی برای پرستار مشخص کنید. ضربه عاظفی پرستاران کودک در ارتباط با خانوادههای بیتوجه، بسیار شایع است.
در یک کلام؛ من پرستار کودک هستم؛ درکام کنید
برای گرفتن پرستار کودک، باید فرهنگ جذب و استخدام چنین فردی را داشته باشید. اگر او را مانند یک کارگر میبینید؛ در اشتباه هستید؛ پرستارهای کودک، بیشتر برای تربیت فرزند در زمانهای غیبت شما استخدام میشوند. اگر میخواهید فردی کارهای منزلتان را انجام دهد؛ چشماش هم به فرزندتان باشد که به خودش آسیبی نزند؛ باید برای منزلتان کارگر استخدام کنید.
منبع: cosmopolitan